سلام سلام سلام
سلام به مامان های مهربون و زحمت کش و سلام به کوچولوهای خوشگل و دوست داشتنی .....
این روزهایی که میگذره واسه خانواده کوچیک ما روزهای قشنگ و خاطره انگیزی ست روزهای آخر آذر ماه ، روزهایی که خداوند بزرگ باز ما رو مورد عنایت خودش قرار داد و دو تا نی نی خوشگل و ناز رو به ما ارزانی کرد و زندگی من و بابای دوقلوها رو سرشار از شادی و تغییرات قشنگ کرد سرشار از عظر نفسهای بهشتی و زمزمه فرشته های سپید بال آسمونی ...
یادش بخیر روزهای قشنگ و تکرار نشدنی آخر سال 89 که با قدم رنجه کردن دوقلوهای افسانه ای ما به این دنیا و حضورشون و وجود نازنینشون با اون چشمهای کوچولو و لبهای غنچه و موهای مشکی و دست و پاهای کوچولوشون و گریه های گاه و بیگاهشون علاوه بر از بین بردن تمام لحظات روزمرگی من یه عالمه شادی رو به خونه مون کوچ دادن البته در اون بین کمی دلهره و تشویش و ترس هم اومده بود که من همه رو میذارم پای مهر و عشق مادری ام و دلنگرانی واسه دو تا عشق کوچولوم .....
من خیلی خوشحال بودم که خدا منو هم لایق دونسته و دو تا فرشته آسمونی رو مهمون قلبو دلم کرده و واسه چند سالی مهمون خونه مون و تمام تلاش و وقتم رو صرف این هدف بزرگ کردم که این گلهای زیبایی رو که خداوند بزرگ ارزانی وجودم کرده رو به ثمر برسونم و از اونها درخت پرباری بسازم که در آینده بتونن واسه خودشون و انسانهای دیگه مفید فایده باشن و من هم در مقابل خدا جون مهربونم شرمنده نباشم و از اون به بعد هم برای رسیدن به این هدفم تمام کوششم رو قرار دادم ....
امشب شب چهارمین سالگرد اون روز و خاطره قشنگه ! خاطره ای که شیرین تر از عسل بود و شیرینیش تا همیشه در ذائقه جانم باقی خواهد بود و دلم میخواد همینجا واسه گلهای نازم دوقلوهای شیرین تر از جونم بنویسم که مامانی ها دلم میخواد ساده و بدون هیچ قلم فرسایی توی گوشتون زمزمه کنم شما با ارزش ترین موهبت الهی هستین، قشنگترین و نابترین حس زمینی و آسمونی و من شما رو حتی با بهشت هم عوض نمیکنم دوستتون دارم و قلبم تا همیشه جایگاه عشق پاکتون خواهد بود ، فدای مهربونیتون و فدای طعم شیرین و لذیذ و ناب بوسه هاتون ......
این عکسها از تولد سه سالگی دوقولو هاست که تا حالا فرصت نکردم اینجا بزارم ...