آوا سادات  از داداشش سید اهورا 2 دقیقه بزرگتره و آوا سادات از داداشش سید اهورا 2 دقیقه بزرگتره و ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

دوقلوهای افسانه ای من

درشهر عشاق با آوا و اهورا

1392/9/11 0:00
نویسنده : مامان دوقلوها
481 بازدید
اشتراک گذاری


من و دوقلوهام دیشب از سفر هشت روزه مون به شیراز برگشتیم، چند باری شده که بدون
بابایی سفر رفتیم اما هربار هم مثل همین دفعه خیلی سخت بوده و من که خیلی اذیت
شدم، هم دوقلوهای ناز نازیم 
شیطنت هاشون در حد لالیگاست هم اینکه گاهی اوقات
درخواست افراطی واسه بغل من دارن و با بگل بگل گفتنشون (بغل بغل ) و به بغلم
اومدنشون دیگه رمقی واسم نمی مونه تازه تصور کنین که دو تا نی نی سه ساله یه
مدتی هر چند کوتاه توی بغل شما حمل بشن وای که خیلی سخته گریه

غر زدن کافیه ساکت در کل سفر خوبی بود و خیلی وقتها هم خوش گذشت مهمتر از همه
اینکه تونستیم چند تا از جاذبه ها شیراز مثل دروازه قرآن ، آرامگاه سعدی ، حافظیه ،
باغ ارم و بازار وکیل رو با دوقلوها ببینیم و همینطور تونستیم واسه دوقلوها حسابی
خرید زمستونه کنیم که البته طفلکی ها اون روز خیلی خسته شدن مخصوصا آوا بچه ام ..
جمیله جون تازه به شیراز اسباب کشی کرده و به همین خاطر خیلی با مراکز خرید آشنا
نیست و به همین دلیل سعی کردیم تمام خریدمون رو توی پاساژ زیتون تموم کنیم طبقه
زیرین پاساژ واسه سهولت خریدارانی که مثل ما بچه همراهشونه سبدهای خریدی مثل
خیلی جاهای دیگه تعبیه کردن که شبیه ماشینهای شارژی و یا حیوونهای مختلفه و ما
هم دو تا ماشین کرایه کردیم و داداش اهورا و کیارش پسر گل جمیله رو سوار کردیم و
چون هر کدوممون دوتا دست بیشتر نداشتیم دیگه نتونستیم واسه آوا ماشین جدا کرایه
کنیم با این امید که شاید بتونیم بعد از مدتی جای یکی از بچه ها رو با آوا عوض کنیم اما
هیچ کدوم حاضر نشدند یه لحظه فرمون ماشین ها رو از دستشون جدا کنند و آوا هم که
دلش ماشین می خواست فقط غر زد و طلافی کار داداشی و کیارش رو سر من و جمیله
درآورد و همه دو ساعت رو یا تو بغل جمیله طفلی بود یا تو آغوش من .....

به هر حال دوقلوها تونستند دلی سیر تفریح و ددر بازی کنن و تلافی شهر محل سکونت
خودمون رو که کمتر بیرون میرند رو دربیارن و از این بابت من واسه شون خیلی خوشحالم
و امید وارم از این دست سفرها باز هم واسه ما و مخصوصا دوقلوهای عزیزم تکرار بشه
مخصوصا اونجا خیلی آرزو کردم که سفر به شیراز تو روزگار و ایام عاشقانه هاشون حتما
تکرار بشه روزهایی که سرشار از احساسی ناب و با دوام و غرق در خوشحالی باشون
باشه ......

این هم چند تا عکس یادگاری تحفه ای از جاذبه های شهر شیراز


دوقلوها در آرامگا سعدی شیرازیدوقلوها در آرامگاه سعدی

سعدی



حافظیه دوقلوها و کیارش


نشان دادن هواپیماآوا درحال نشان دادن رد هواپیما


در حیاط پشتی منزل جناب حافظ آوا خانم و گریه زاری واسه بغل مامانی تو حیاط پشتی جناب حافظ


اهورایادم نیست واسه چی گریه میکردد یگه آمار علل گریه های آقا از دستم در رفته


آوادخترم بازم تو باغ ارم ایپا (هواپیما)دیده


آواقربونش برم در حال آموزش ژست گرفتن

دختر و پسر عزیزم دلم میخواست بیشتر از این تو این پست واسه تون عکس میذاشتم اما شما خیلی شیطون شدین و من هم باید بیشتر مراقبتون می بودم تا سلامت باشین. انشاالله دفعه های بعد ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

اولین سایت تخصصی قالب کودک...لی لی تـم
11 آذر 92 20:34
یه فرصت طلایی در نی نی وبلاگ قالب وبلاگ با تم چله زمستان با کیفیت+بکگراند رایگان هندونه+آیکون هندونه رایگان............ در سایت لی لی تم... فقـــط 5 هزار تومان میتونید نمونه قالب ما رو در سایت ببینید کاملا طراحی شده توسط خودم......... کپی برداری از طرح توسط دیگر طراحان ممنــــــــــــوع عکس های خونگی شما هم میتونه گزینه خوبی برای این فرصت بی نظیر باشه همراه با 60 نمونه از قالبهای سفلرشی و کلی ابزار زیبا ساز دیگه...
هيوا
12 آذر 92 8:06
به به وب جديد مبارك! اميدوارم چرخش برات بچرخه و توش هميشه پر باشه از خبراي خوب! ممنون ز دلداريت خانومي! من كلا خيلي از رفتاراي بچه خجالت نميكشم! مثلا شوهرم اگه بچه گريه كنه خيلي خجالت ميكشه و همش ميگه هيس! ولي من اينجوري نيستم! ولي رفتاراي گل پسرم اون شب واقعا بد بود! ايشالله اين فسقلي ها زودتر عاقل بشن ما رو از خجالت و لاغري نجات بدن اون وروجكاي خوشمزه رو هم از طرف من ببوس!
مامان دوقلوها
پاسخ
هیوا جان ممنونم از اینکه به آدرس جدید ما سر زدین ! به هر حال نی نی هامون هنوز خیلی کوچولو هستند و نیاز به مراقبت و آموزش مداوم از طرف ما دارن ، اما من در کل از لاغریم ناراحت نیستم !!!
تپلی
18 آذر 92 19:13
من از خدامه مامان بشم خیلی بچه ها رو دوس دارم... اوخی چه قدر نازن....نازی.... بهم سر بزن
مامان دوقلوها
پاسخ
ممنون خانم گل حتما می آم
مامان عليرضا
24 آذر 92 2:55
آفرين به تو که مسافرتم ميري با دو قلوها ، من که بدون مامانم هيچ جا اعتماد به نفس ندارم که برم.
مامان دوقلوها
پاسخ
رفتم اما چشمت روز بدنبینه
ابوطالب
19 دی 92 15:56
سلام با همه ی این موارد ،بچّه داشتن شیرینه.
مامان دوقلوها
پاسخ
واقعا همینطوره