وقتی فیل آقا اهورا یاد هندوستان میکنه
دیروز و امروز همونطور که تو پست قبلی گفتم واسه سر و سامون دادن به وب دوقلوها خیلی سرم شلوغه ٬ حالا فکر کن تو اینهمه کار و دقت و کلافگی بابت نتیجه نگرفتن اون همه تلاشت حالا احساس کنی مثل گارسون یه رستوران خیلی شلوغ بخواهی مدام سرویس بدی و تازه اون هم به دوقلوهای من که تو قانونشون چیزی به اسم صبر و منطق وجود نداره و اگر هم موفق بشی تا از خواسته شون کوتاه بیان حتما باید وعده های شیرین و بزرگ (نسبت به دنیای کوچیک این روزهاشون) بهشون بدی با اینکه خودم رسما از قولهای بی پشتوانه وجدان درد میگیرم اما چه کنم که گاهی اوقات دوقلوها چاره ای واسم نمی ذارن .....
به هر حال داشتم می گفتم که تو این همه کار و کلافگی آقا اهورا فیلش یاد هندوستان کرده بود و به قول خودم از یه لیوان توقع داشت تا دریا باشه .
این عکس لنگه جوراب آقا اهورا ست
اینا هم تعدادی از وسایل بازی دوقلوهان
حالا من موندم و یه سوال ؟؟؟؟؟؟
س : آیا میشه تمام اونا رو تو این لنگه جوراب جا داد ؟؟؟؟؟؟
؟
؟
؟
؟
ج : به اجبار آقا اهورا ( و با اون لج سیدیش ) باید بشه
حالا یه کمکی کنین و واسه اینکه خدا توان منو مضاعف کنه یه آمین بگین
قربونتون برم که شیطنت هاتون هم شیرینه م م م م م ممممممممماچ